رضاخان

 

  

من مدت زیادی چین بوده ام و در پست قبلیم اشاره کردم در چین مدارس مجهز شبانه روزی از کودکان به خوبی نگه داری و تمام امکانات با بهترین حالت برای کودکان را فراهم می کنند لابد عده ای فرصت طلب از این نقطه قوت چین برای خریداران بی اطلاع خود نقطه ضعف ساخته و خوراگ کوبیدن لابد کمونیست! در چین را فراهم کرده اند ولی داستان چیست در چین برای اینکه بچه ها احساس تنهائی نکنند و جمعیت را هم کنترل کنند کودکان را در مدارس شبانه روزی در صورت تمایل والدین نگهداری می کنند بعضی از والدین پدر ومادر بزرگ هست و کودکان را برای فرزندان خود نگهداری می کنند ولی اشکالی که پیش میاید کودکان به حالت طبیعی رشد نمی کنند واز هر لحاظ این کودکان گرایش به زندگی کردن با افراد کهنسال دارند و گذشته از آن آنها با کامپیوتر و دنیای مدرن آشنا نمی شوند همانظور ما ایرانیها ناچاریم برای ادامه تحصیل کودکا ن خود در مناطق دوردست کلی مرارت بکشیم و بعضا از خیر درس خواندن فرزندان خود بگذریم در چین این مشگل و مشگلات سر راه ترقی توباوگان را با این ایده درخشان باهم بودن کودکان هم بازی را به زیبائی جواب داده و اینکار دولت چین بسیار تاثیر در پر کردن خلائ تنهای تک فرزندی دارد من خودم شاهد دیدن این مدارس بزرگ مجهز به رستوران محل خواب و زمین بازی بوده ام و خیلی از دیدن این صحنه ها لذت بردم و اما چرا این چنین مدارسی اصولا وجود دارد. اولا دولت چین به علت کثرت جمعیت ناچار است از زاد ولد بیجا ممانعت کند واز طرفی خیلی از زنان صاحب فرزند از دوست پسر خود میشوند برای اینکه مشگلی پیش نیاید و تا مرحله ازدواج رسمی آنرا پنهان می کنند و این مراکز جایگاه امن برای سپردن کودکان خود است تا زمان برطرف شدن موانع، ما خود در ایران شاهد کودک کشان مادران هستیم که از سر ناچاری وفشار خانواده مبادرت به این کار می کنند و از طرفی بعضی از زوجین جوان در دانشگاه و محل کار ناچارا فرزندان خود را به این مدارس بسپارند وازقضا تجربه نشان داده این کودکان در بزرگسالی بشدت در زندگی خود رشد می کنند و با سیستم کامپیوتر و دنیای مدرن حسابی آشنا هستند ودر چین لایف استایل مردم با لایف استایل ایرانی ها فرق می کند در چین اینجوری نیست چند دوجین بچه تنگ دل نه نه بزرگ شوند و همه شاهد بگومگوهای والدین باشند و عموما در شرایط فقر رشدکرده و فردا هم بزرگ میشوند بعضی از آنها به تبه کارانی تبدیل شوند که برای حتی عزیزان خود آرزوی سیه روزی کنند

چند نکته در رابطه باچین رهبرش به مائو دوم معروف شده بسیار لایق و دلسوز مردم است من چون چین بوده ام فرق او با رهبران قبلی می دانام در چین استثمار است ولی همه چیز فراوان است خود جشینگ پینگ مانند یک شهروند عادی زندگی می کند در رستورانهای پائین شهر غذا می خورد با قطار مسافرت می کند و با مردم خیلی نزدیک است . گرچه چین ایده آل کمونیستهای انقلابی نیست و لی حضورش به نفع کمونیستها و مردم محروم در جهان است قرار داد 25 ساله گرچه رژیم را از سقوط حتمی ممکن است حفظ کند ولی اگر خیزشی از جانب کمونیستها در ایران صورت گیرد احتمال دفاع چین از آنها تقریبا بالاست و از طرفی در توازن قوا می تواند نقش بزرگی داشته باشد

وا قعا یا بی اطلا ع هستید یا دارید وجدان فروشی می کنید رضا شاه دستکم سیستم غیر وابسته رژیم قبل از خود را به رژیم تا بیخ دندان وابسته تبدیل کرد رضا شاه قبل از اینکه قزاق ان گلیس شود قزاق روس بود و در سرکوب ستارخان و باقر خان و شکست آن انسانهای شریف و مردم محروم تبریز و همچنین مبارزین جنگل مانند احسان اله خان و خالو قربان و مشروطه خواهان نقش داشت همه شاعران و انسانهای شریف جامعه را ترورکرد ویا در زندانهای مخوف خود سربه نیست کرد حتی به نخست وزیر خود تیمور تاش را داخل زندان قبل از دستور مرگش کتک میزد چون تیمورتاش خاضر نبود تن به قراردادهای اسارتبار بیگانگان بدهد و خود آن قرارداد ننگین چپاول نفت رابه مدت 60 سال را امضاکرد و قسمتهای اعظم خاک کشور را همزمان به 3کشورترکیه و افغانستان و عراق به سفارش اربابش حاتم بخشی کرد بطوریکه بلوچستان تاکنون از بی آبی به فلاکت افتاده و در هنگام ترک ایران تمام پول نفت که حدود 200 میلیون دلار بود  که حالا دستکم 200 میلیارد است با خود به خارج برد و هرگزآن پولها به ایران  بر نگشت

رضا شاه   در پیمان سعد آباد با 3 دولت ترکیه افغلنستان و عراق    چون هر 4 کشور  به یک ارتجاع بیگانه وابسته بودند و آن ارتجاع از ایران دل خوشی نداشت  قسمت مهم هیرمند که به کوههای هندوکش وصل بود به افغانستان که حالا بلوچستان را به بیابان تبدیل کرده و قسمت مهمی از منطقه آرارات به ترکیه و اروند  رود و خانقین بطور کامل به عراق داد تا قبل از او در قرار داد ارزروم امبیرکبیر سلیمانیه را به عثمانی داد و در عوضش خرمشهر را از آنها گرفت در آن زمان عراق امروزی و حتی بخش مرکزی ایران زیر سلطه عثمانی ها  بود در قرارداد ارزروم معامله بین ایران و عراق صورت گرفت چیزی داد و چیزی گرفت ولی در قرارداد سعد آباد رضاخان فقط از ایران سو استفاده شده هیچ چیزی گرفته نشده فقط برده اند مانند قرار داد ترکمنچای بوده شرم آوره من صدام در نمی آمد اگر سد بر روی هیرمند نمی بستند و بلوچستان را به این فلاکت نمی انداختند من به عنوان کمونیست به این مرزها باور ندارم و معتقدم روزی مرزها از بین خواهد رفت ولی حالا قضیه مرگ و زندگی است و من با این نوشته مورد حمله اوباش قرار می گیرم ولی  باید از حقیقت دقاع کرد

*****************

رضا خان اول  قزاق روس بود بعد که انقلابیون بلشویک به رهبری لنین قدرت را  در روسیه گرفتند این نیروی سرکوبگر را  که گاهی انقلابیون روس را سرکوب و زمانی دیگر مام وطن  درست مانند  حشدالشعبی در عراق بودند  در ایران  به امان خدا رها کردند و همیشه در طول تاریخ نه چندان دور بعد ترور نادرشاه هنگام خواب که به نظرم دسیسه دول ارتجاعی بود .  3 دولت تلاش کردندکه منابع ایران را در اختیار خود بگیرند که یکی آنها  عثمانی همین دولت ترکیه  فعلی بود که مناطق  غرب کشور  و مرکزی  ایران را  در تصرف خود داشتند دو دولت دیگر   ان گلیس و روسیه تزاری بود که یکی شمال را در اختیار داشت و  دیگری شاهرگ  نفت  چنوب وقتی انقلابیون  بلشویک  قزاقها را به را فی امان اله رها کردن ان گلیس این نیروی سرکوبگر را زیر چتر  حمایت همه جانبه خود گرفت  و آنها را برای پیشبرد  اهداف  خود استخدام کردند وقتی دید همه چیز بر وفق مراد است رضا خان میر پنج را که قبلا مهتر اسبهای آنها بود به شاهی انتخاب کرد 

🟥 یاد خسرو روزبه این انسان بزرگ همواره گرامی باد او قبل از دستگیر شدنش که منجر به اعدام شدن انجامید بخاطر برخورد و سابقه بد استالین در حق رفقای بلشویک خود هرگز حاضر نشد به شوروی پناه ببرد و در نتیجه گرفتار رژیم سفاک شاه شد

در ایران ما زمین خوار کوه خوار پول خوار و خیلی خوار های دیگر داریم سرمایه خوار ورژن نو ظهورش است یعنی رژیم به حواریونش اجازه می دهد بدون برداخت هیچ پولی صاحب کارخانه هایی مثل هفت تپه بشود ولی اگر این بذل و بخش در حق کارگران هفت تپه صورت می گرفت ما در هفت تپه سیسم کواپ داشتیم و همه چیز صد چندان رونق می گرفت و کسی هم دچار دردسر نمی شد

• 
  

امیر مقدم مولوی من جانب هیچ حکومت سرکوبگری که مردم زحمتکش خود را به بند بکشه مانند ایران یا هیچ جای دیگر نمی گیرم ولی ما بارها شاهد اعدام و بگیر و ببند بهائیان در دوران رژیم اسلامی بوده ایم ، اینها از سر ناچاری کشور را ترک می کنند ولی خیلی از فعالین سیاسی و اجتماعی وقتی به جائی پناهنده میشوند ناچارا به دامن جریانات مدهبی بزرک منطقه می افتند که کمترین علاقه ای به آنها ندارند و گسترش بادکنکی این مذاهب ناشی از این امر است وگرنه مذهب چه چیزی دارد که مردم را جذب خود کند